94/8/18
12:31 ع
فارغ از هتک حرمتی که در نتیجه حضور امثال فیاض زاهد بر منبر و تریبون مراسم انقلابی مانند 13 آبان، به منابر و تریبونهای انقلابی ایجاد می شود، یک دغدغه بسیار جدی نیز وجود دارد و آن خطر تحریف اسلام، انقلاب و آرمانهای شان است. به راستی آیا می توان توقع داشت که فردی که به بدیهیات اسلامی و انقلابی پایبند نبوده است، بتواند درسی تحریف نشده از عاشوار و اسلام و استکبارستیزی به مردم بدهد؟! آیا این همان خطر نفوذ فرهنگی نیست که مقام معظم رهبری از نفوذ سیاسی خطرناک تر معرفی کردند؟!
خب حال تکلیف مردم، روحانیون و مسئولان در برابر نفوذ امثال فیاض زاهد در مناصب و منابر و تریبون ها چیست؟! به نظر می رسد بخشی از فرصت نفوذ فرهنگی امثال فیاض زاهد، مدیون بی خیالی و ساده اندیشی برخی مسئولان سیاسی و فرهنگی استان باشد و از این لحاظ نمی توان به نظارت و حضور ایشان دلخوش بود و اکتفا نمود؛ می ماند مردم انقلابی و روحانیون دغدغه مند که تکلیفشان دو برابر می شود. مردمی که باید بدون هرگونه ارتکاب تخلف از قانون، مراتب اعتراض خود را حضورا، لساناً و قلماً در این خصوص اعلام نمایند و روحانیونی که باید با هوشیاری و روشنگری کامل در این عرصه، هم از مردم انقلابی حمایت کنند و هم مسئولان را بابت کم کاری و بی توجهی مؤاخذه نمایند و هم به پاسخگویی به شبهات و تحریفات این جریانات بپردازند و همین دو مسئله نیز درهمین فقره رخ داد، یعنی مردم انقلابی لاهیجان در برابر سخنرانی فیاض زاهد در روز 13 آبان مراتب اعتراض خود را با حرکت به سمت محل سخنرانی اعلام کردند و حضرت آیت الله قربانی، نماینده ولی فقیه در استان گیلان نیز ضمن حمایت از این حرکت مردم انقلابی، صدور مجوز برای عناصر معلوم الحالی چون فیاض زاهد را مورد نکوهش و تشر قرار دادند.
البته حواشی حضور فیاض زاهد و برخورد مردم و روحانیت انقلابی به همین حد ختم نشد و شورای جبهه اصلاح طلبان استان گیلان نیز در این خصوص بیانیه ای صادر نمود، بیانیه ای که مقدمه آن آیه 18 سوره زمر بود که با توجه به این که این آیه بدون توجه به آیه قبلش به درستی فهمیده نمی شود این دو آیه شریفه و ترجمه شان را باهم مد نظر قرار می دهیم:
«وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن یَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ، الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ» (الزمر، 17و18)
و آنان که خود را از طاغوت به دور می دارند تا مبادا او را بپرستند و به سوى خدا بازگشته اند، آنان را مژده باد، پس بشارت ده به آن بندگان من، آنان که به سخن گوش فرامی دهند و بهترین آن را پیروى می کنند؛ اینانند که خدای شان راه نموده و اینان همان خردمندانند. (ترجمه آیات 17 و 18 سوره زمر)
همانطوری که مشاهده می کنید ابتدای این دو آیه به دوری جستن از طاغوت و بازگشت به خدا اشاره دارد و این شرط در خصوص کسانی که به جای تبری از طاغوت با آن همراه شدند و از رفتار زشت شان نیز توبه نکردند، نمی تواند صادق باشد و به همین لحاظ دادن تریبون و ترویج تفکرات عاشقان و خادمان غرب و اسلام آمریکایی هرگز نمی تواند با این آیات قابل توجیه باشد.
و اما از دیگر مواردی که در بیانیه شورای جبهه اصلاح طلبان گیلان به آن اشاره شده است چند عبارت اتهام آمیز است به نحوی که تلویحاً می گویند “این افراد اجیر شده بودند و می خواستند با دشنام و توهین و لگد سخنران را ارشاد! نمایند” که البته این تهمت به اجیر شدن و اجیر کردن و همچنین موضع گیری که مبتنی بر نیت خوانی است خودش قابل پیگیری قانونی است. بحث دیگر این که چگونه است که جناح اصلاح طلب، مشارکت فعال و محرز در فتنه 88 که در آن به اسلام، قانون، ولایت فقیه، انقلاب، امنیت، اباعبدالله، امام خمینی و … هجمه شد را هرگز محکوم نکردند ولی توقع دارند اعتراض مردم انقلابی به تطهیر و ترویج تفکرات منحوس ایادی فتنه به خاطر نیت خوانی آقایان مورد مواخذه و برخورد قرار گیرد! جالب است که این شورا، روحانیت معظم را مورد گلایه قرار داده است که چرا در برابر این اعتراضات سکوت پیشه کرده است، گویا آقایان طلبکار شده اند که چرا به منبر نشینی افرادی که با فرهنگ اسلام و عاشورا و استکبارستیزی بیگانه و حتی معارضند اعتراض شده است!!، به راستی آیا جریان اصلاح طلبی گیلان، نیروهای معتقد، مؤمن و فاقد سوءسابقه ندارد که باید از عناصر مجرم، غیرمعتقد و قانون شکن به عنوان سخنران استفاده کند؟!
از دیگر موارد جالب توجه در بیانیه ی این شورا این است که آقایان تلویحاً ادعا کرده اند که “ما عموماً بازمانده های جبهه های خون و شهادت هستیم و خودمان می توانیم به خوبی از خودمان دفاع کنیم و تنها به احترام پایبندی جبهه اصلاحات به قانون پذیری و نظم، در این خصوص سکوت کرده ایم” که این ادعاها با آنچه که در تاریخ از قانون پذیری اکثریت جبهه اصلاحات در تنش ها و تنگناها ثبت کرده است بسیار تفاوت دارد و به نظر می رسد اگر توانایی برآورده کردن تهدیدشان در مقابله به مثل با جریانات معترض را می داشتند مانند آنچه قبلاً از ایشان دیده ایم، عمل می کردند.
حرف آخرم با نیروهای انقلابی و روحانیت معزز است که به ایشان توصیه می کنم ضمن حفظ هوشیاری درخصوص رصد رفتار و گفتار عوامل نفوذ و نفوذپذیر، از ظرفیت رسانه ها و تریبون ها و منابر در جهت معرفی عوامل، افراد و جریان های نفوذ و مطالبه گری از مسئولان در خصوص جلوگیری از ریشه دواندن ایشان استفاده کنند و در کنار آن نیز در مواردی که نیاز به حضور و سؤال و بحث جدی است، در مراسم و برنامه های این جریان ها حضور پیدا کنند و بدون هرگونه اقدام غیرقانونی نسبت به ثبت و ضبط نظرات ایشان و به سؤال، گفتگو، بحث و افشای تفکرات این جریان ها اقدام نمایند.